اعتماد
عاشق دستات هستم وقتی به طرف من درازشون می کنی و میگی: بغلم کن...
عاشق انتظار تو چشمات هستم وقتی میای بغلم و میگی: بچرخیم...
عاشق اون لبخند دلنشینتم وقتی میچرخونمت و میگی: میخوام دلاز بکشم...
میخوابونمت روی دستام، دراز میکشی دستات هم باز میکنی و آماده برای چرخیدن
خودتو رها میکنی تو دستای من و از ته دل میخندی
عاشق این اعتمادی هستم که به من داری
چشم و گوش بسته
این اعتماد هم برام خوشاینده هم منو میترسونه
خدایا کمکم کن لایق این اعتماد باشم...
خدایا کمکم کن منم بتونم اینطوری بهت اعتماد کنم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی