اعتماد
عاشق دستات هستم وقتی به طرف من درازشون می کنی و میگی: بغلم کن... عاشق انتظار تو چشمات هستم وقتی میای بغلم و میگی: بچرخیم... عاشق اون لبخند دلنشینتم وقتی میچرخونمت و میگی: میخوام دلاز بکشم... میخوابونمت روی دستام، دراز میکشی دستات هم باز میکنی و آماده برای چرخیدن خودتو رها میکنی تو دستای من و از ته دل میخندی عاشق این اعتمادی هستم که به من داری چشم و گوش بسته این اعتماد هم برام خوشاینده هم منو میترسونه خدایا کمکم کن لایق این اعتماد باشم... خدایا کمکم کن منم بتونم اینطوری بهت اعتماد کنم...
نویسنده :
مامان هانیه
16:38